ای مادر مگو به من فدای تو تنم می لرزد از آهنگ صدای تو
نگاهم مکن بدتر است از ندا می برد تا مرز مدهوشی مرا
در آغوشم مگیر ای در زرین شوم شیدا و مست از بوی تسکین
نمی دانم چه راز آشکاریست که احساس و روان تو به این روانیست
چنان هستی فرا نور محبت در آغوشم گذاری هنگام ملامت
کنی صد ناله و آه،هر آن دم کنم یک ناله و آه،من از غم
من این شعر رو نوشتم تا بوسیله اون روز مادر رو به تمام مادرای دنیا به خصوص مادر خودم و شما تبریک بگم.
هر چند قشنگ نبود ولی فکر می کنم مقصودم رو رسونده باشه
البته روز زن رو هم تبریک میگم